ویزای بیزینس استرالیا
ویزای بیزینس استرالیا در چند کلمه
۱. صاحب هر بیزینسی در ایران هستید که ۲ سال آز آن میگذرد،
۲. خودتان یا همسرتان صاحب دارایی حدود ۴ میلیارد تومان هستید،
۳. بیزینس شما فروش نسبتاً خوبی دارد،
شما به احتمال زیاد واجد شرایط برای دریافت ویزای بیزینس استرالیا هستید. اگر ویزای بیزینس استرالیا را دریافت کنید میتوانید به مدت ۵ سال ویزای این کشور را دریافت کنید. به استرالیا بروید و در استرالیا بیزینس خود را راهاندازی کنید. ۲ سال بعد از راهاندازی بیزینس میتوانید اقامت دائم خود را دریافت کنید. جهت دریافت اطلاعات بیشتر درباره این ویزا به صفحه سرمایه گذاری در استرالیا مراجعه کنید.
مرجع تخصصی اطلاعات مربوط به ویزای بیزینسی استرالیا
پیوستن به کانال تخصصی بیزینسی استرالیا


ویزای بیزینسی استرالیا و دو کلام حرف حساب
کل مطلب چندان پیچیده نیست. اول ببینید میتوانید از مسیرهایی مثل ویزای کار استرالیا مهاجرت کنید یا خیر. اگر نمیتوانید این کار را انجام دهید، ۲ راه بیشتر ندارید، ۱. کلاً قید مهاجرت را بزنید. ۲. اگر شانس ویزای بیزینس استرالیا را دارید از طریق آن اقدام کنید. این دو خط شاید بهنظر ساده باشد اما کل مطلب همین است. چند دقیقه خیلی واضح و شفاف با خودتان فکر کنید.
ویزای بیزینس استرالیا و انواع آن
به طور کلی ویزای بیزینسی استرالیا به دو دسته تقسیم میشود.
1. ویزای ۱۸۸ استرالیا
ویزای کارآفرینی روش مرسومتری است. در این روش شما باید به استرالیا مهاجرت کنید و در این کشور بیزینسی را دایر کنید. در آن بیزینس ۲۰۰,۰۰۰$ دلار منابع مالی وارد کنید. البته میتوانید بیزینس آمادهای را خریداری کنید. در این حالت هزینه خرید نیز جزو آورده ۲۰۰,۰۰۰$ دلاری شما محسوب میشود.
۲. ویزای سرمایه گذاری استرالیا
برای ویزای بیزینسی استرالیا از نوع سرمایهگذاری نیز شما باید مبلغ ۲.۵$ میلیون دلار را به مدت ۵ سال سرمایهگذاری کنید و سپس میتوانید برای اقامت استرالیا اقدام کنید. برای دریافت اطلاعات بیشتر به صفحه ویزای ۲.۵ میلیون دلاری مراجعه نمایید.
بهترین بیزینس در استرالیا با ویزای بیزینس استرالیا
به طور کلی نمیتوان گفت بهترین بیزینس در استرالیا چیست. انواع بیزینسها هستند که میتوانند خوب یا بد باشند و این در واقع شما هستید که میتوانید به بیزینس معنا بدهید. بهطور کلی در استرالیا به دلیل پیشرفته بودن، بیزینسهای بزرگ بر بیزینسهای کوچک چیره شدهاند و سهم آنها را کم کردهاند.
برای مثال سوپرمارکتهای بزرگ جای سوپر مارکتهای کوچک را گرفتهاند. اما آیا این به این معنی است که سوپرمارکت در استرالیا امکان پذیر نیست؟ خیر. باید با دقت و تمرکز دقیقتری کار را انجام دهید. برای مثال ایجاد یک سوپرمارکت کنار یک مارکت بزرگ میتواند گزینه خوبی باشد به شرطی که هایپرمارکتهای بزرگتر اطراف آن نباشند.
بازار خدمات کمی متفاوت است. در بازار خدمات، سیستم نسبت به سایر بازارها کمی سنتیتر است چرا که قرار است نیروی انسانی کار را انجام دهد. در بازارهای خدماتی سود خوبی میتوانید کسب کنید به شرطی که با دقت تبلیغات و مارکتینگ خوبی داشته باشید.
برای مثال میتوانید یک آژانس خدمات منزل و نظافت ایجاد کنید. برای خانهها کارگر نظافتی بفرستید و درآمد خوبی کسب کنید. فقط باید بلد باشید که اینترنتی، بازاری برای خود ایجاد کنید. برای مثال در وبسایتهایی که کار میگذارند آماده باشید و به محض انتشار، کار را بگیرید و به کارمندان خود بفرستید. به طور کلی امور خدماتی بهتر از خردهفروشیها عمل میکنند.
ویزای بیزینس استرالیا و انواع روشها برای شروع کسب و کار در استرالیا
بعد از اینکه ویزای بیزینس استرالیا را دریافت کردید و به استرالیا آمدید، به شما ۵ سال وقت داده میشود تا بیزینسی را راهاندازی کنید. برای راهاندازی بیزینس ۳ روش مختلف دارید:
1. خرید بیزینس در استرالیا (یکی از راههای مرسوم است).
۲. بیزینسی را از ابتدا خودتان راهاندازی کنید.
۳. فرانچایز یا شعبه یک بیزینس بزرگتر باشید و برای آنها شعبهای بزنید.
در این مقاله میخواهیم همه روشهای موجود را دقیقتر بررسی کنیم و درباره آنها صحبت کنیم.
راهنمای خرید بیزینس در استرالیا بهطور خلاصه
برای خرید بیزینس در استرالیا نکات زیادی مطرح است. اول اینکه شما باید چطور بیزینسی را پیدا کنید که سوددهی داشته باشد؟ چطور میتوانید اطمینان کنید که سر شما کلاه نرود؟ در استرالیا خرید بیزینس بسیار کار حساس و مهمی است. برخی یک سال آخر بیزینس را بهصورت صوری خوب نشان میدهند تا بتوانند آن را به قیمت خوبی بفروشند، پس باید مراقب کلاهبرداران نیز بود.
همچنین دقت داشته باشید که هدف شما از خرید بیزینس در استرالیا برآوردهکردن الزامات اداره مهاجرت برای گرفتن اقامت است. پس بیزینس موردنظر باید طوری باشد که با خرید آن الزامات لازم برای ویزای بیزینس استرالیا نیز فراهم شود. یعنی باید ۲۰۰,۰۰۰$ دلار ارزش داشته باشد و بتواند در یک سال ۳۰۰,۰۰۰$ دلارفروش کند. این دو گزینه مهمترین شروطی هستند که باید دقت کنید.
البته اگر بیزینس کمتر از ۲۰۰,۰۰۰$ دلار باشد بازهم میتوانید آن را خریداری کنید اما باید مانده مبلغ تا ۲۰۰,۰۰۰$ دلار را داخل بیزینس بیاورید. برای مثال اگر بیزینس شما ۱۵۰۰۰۰$ دلار خریداری کردید، باید ۵۰,۰۰۰$ دلار دیگر بهصورت پول و یا تجهیزات وارد بیزینس خود کنید. برای خرید بیزینس در استرالیا یکی از راههای آن مراجعه به وبسایتهای مربوطه و پیدا کردن بیزینس موردنظر است. وبسایتهایی نظیر https://www.anybusiness.com.au و https://www.seekbusiness.com.au میتوانند برای شما مفید باشند.
خرید بیزینس در استرالیا و مزایای آن
از مزایای خرید بیزینس در استرالیا میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱. از روز اول میتوانید پول دربیاورید.
۲. مشتریانی از قبل وجود دارند که برای آنها زحمت زیادی کشیده شده است.
۳. تمامی فوتوفنهای بیزینس را که از قبل با سختی بدست آمده است به شما خواهد رسید.
۴. امکان استفاده از خدمات دولتی استرالیا مثل حقوق بیکاری و کمک خرج خانواده؛
خرید بیزینس در استرالیا و معایب آن
از معایب بیزینس در استرالیا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱.ممکن است در قیمتگذاری بیزینس دچار اشتباه شوید؛ یعنی بیزینس را با قیمت بالاتری بخرید.
۲. ممکن است بابت سرقفلی پول اضافی بدهید.
۳.ممکن است بیزینس موردنظر تخصصمحور باشد و بعد از خرید نتوانید خوب مدیریت کنید.
۴.ممکن است نتوانید گردش ۳۰۰,۰۰۰$ دلاری برای ما ایجاد کند.
مراحل خرید بیزنیس در استرالیا با ویزای بیزینسی
برای خرید بیزینس در استرالیا ابتدا باید داخل همان شهری که هستید یک وکیل مهاجرت به استرالیا و یک حسابدار خبره داشته باشید. به این دلیل باید از این مطمئن باشید که بیزینس مورد نظر الزامات ویزای شما را برآورده میکند.
مرحله اول:
در ابتدا شما از وبسایتها بیزینس موردنظرتان را پیدا میکنید و با بروکر یا همان واسط صحبت میکنید تا بتوانید بیزینس را بازدید کنید. بعد از بازدید و گرفتن اطمینان از طرف وکیل و حسابدار شما به سراغ خرید بیزینس میروید. در پروسه نقلوانتقال بیزینس از فروشنده تعهد میگیرید که اگر گفتههای او مخالف واقعیت بود شما میتوانید در طول ۲ هفته تست بیزینس را برگردانید. البته باید بتوانید ثابت کنید که گفتههای فروشنده صحیح نبوده است. برای این منظور راههای خوبی وجود دارد که ما در استرالیا در اختیار موکلین خود قرار میدهیم.
مرحله دوم:
برای خرید بیزینس در استرالیا باید وکیل (بهغیراز وکیل مهاجرت به استرالیا) قراردادهای شما را بررسی کند و مطمئن باشید که تمامی الزامات لازم بهدرستی انجام میشود. برای مثال ممکن است محل مورد اجاره مشکلاتی با شهرداری داشته باشد و یا مدت اجاره آن کوتاه باشد که همه این موارد باید دقیق بررسی و موشکافی شوند.
مرحله سوم:
در نهایت قراردادی تنظیم شده، شما و فروشنده آن را امضا میکنید. شما مبلغی از پول را بهعنوان پیشپرداخت میدهید و قبل از گرفتن کلید بیزینس، مابقی مبلغ را تسویه میکنید. اکنون صاحب بیزینس خود در استرالیا هستید.
راهنمای جامع خرید بیزینس
خرید یک بیزینس از پیش موجود، بهترین راه برای صاحب بیزینس شدن میباشد. اما باید گفت که این روش هم بدون چالش نیست.
اگر قصد خرید یک کسب و کاری را دارید پیشنهاد میکنیم اطلاعات این مقاله را تا انتها مطالعه کنید تا به بهترین نحوه ممکن یک بیزینس را خریداری کنید.
۷ گام اساسی برای خرید یک بیزنس
قبل از شروع به تحقیق، با خودتان صادق باشید. ببینید که آیا بیزینسی را که قرار است خریداری کنید مناسب شما هست یا خیر.
از خودتان بپرسید که آیا آمادگی چنین مسئولیتی را دارید؟ آیا مهارتهای لازم برای مدیریت زمان و سایر امور را دارید یا خیر؟
این مسیری را که قرار است در پیش بگیرید پر از دستانداز است. شما باید سرشار از شوق و انگیزه باشید (خصوصا در روزهای اولیه) و خودتان را آماده پذیرش بسیاری از مسئولیتها کنید.
خیلی رک و راست باید بگوییم که اگر آمادگی لازم برای ۵۰-۶۰ ساعت کار در هفته را ندارید اصلا به خرید بیزینس فکر نکنید.
در خرید بیزینس، در کل دو گزینه پیش روی شماست: خرید بیزینس مستقل یا خرید فرانچایز.
انتخاب صحیح بسته به این دارد که چه چیزی برای شما مهم است و در بیزینس بهدنبال چه هستید. حالا تفاوت این دو نوع خرید در چیست، موضوعی است که در قسمت بعد مفصلا در مورد آنها صحبت میکنیم.
الف. خرید بیزینس مستقل
بیزینس مستقل بیزنسی است که هیچ کنترل خارجی روی آن نیست. این نوع کسبوکارها، متعلق به یک فرد یا گروه کوچکی هستند که به صورت شراکتی کاری را راهاندازی کردهاند. یکی از مهمترین مزایای خرید یک بیزینس مستقل این است که تمام امور در اختیار شماست و مجبور نیستید در چهارچوب قوانین از قبل تعیین شده حرکت کنید.
به عنوان مثال، آزاد هستید ایدههای جدید را اجرایی کنید یا با توجه به سلایق شخصی یا شرایط بازار، در خدمات و محصولات خود تغییراتی ایجاد کنید.
پس در این حالت، برخلاف خرید فرانچایز (حق امتیاز) مجبور نیستید خودتان را محدود به یکسری شرایط و قوانین کنید. درعوض میتوانید با خلاقیت و ابتکار، محصولات را به مخاطبان بیشتری عرضه کنید.
ب. خرید فرانچایز
اگر از راه اندازی یک کسب وکار جدید هراس دارید، بهتر است به مدل فرانچایز فکر کنید.
شاید از خودتان بپرسید منظور از خرید فرانچایز چیست؟ در این مدل، حق امتیاز یک بیزینس فروخته میشود و خریدار باید در چهارچوب قوانین تعریف شده برای آن بیزینس فعالیت کنید. در این مدل شما وارد عرصه تجارت میشوید و تحت نام تجاری یک بیزینس مشغول به فعالیت میشوید.
در خرید فرانچایز، شما میتوانید از نام و اعتبار یک برند بزرگ استفاده کنید.
برای تصمیمگیری درباره خرید یک بیزینس مستقل یا فرانچایز هیچ قانون سفت و سختی وجود ندارد.
شرایط خودتان را همه رقمه بسنجید. ببینید با توجه به شخصیت، علایق و موقعیت مالی که دارید خرید یک بیزینس مستقل مناسب شما است یا فرانچایز. یادتان باشد که تصمیمگیرنده نهایی خود شما هستید.
خب حالا که با تعاریف خرید بیزینس مستقل و فرانچایز آشنا شدید، بد نیست نگاهی هم به مزایا و معایب هر یک داشته باشیم.
مزایای خرید بیزینس مستقل
آزادی عمل
بزرگترین مزیت خرید بیزینس مستقل این است که شما خودتان تصمیمگیرنده هستید. نیازی نیست به فرد دیگری گزارش کاری بدهید. در تمام امور و تصمیمگیریها از بازاریابی، آموزش و برندسازی گرفته تا استخدام پرسنل، محل راهاندازی بیزینس و یا تایم کاری، آزادی عمل دارید.
هیچ محدودیتی برای گسترش بیزینس شما وجود ندارد. هر موقع که دلتان خواست میتوانید استراتژیها را تغییر بدهید.
کنترل گردش مالی
شما بهعنوان تنها صاحب بیزینس مختار هستید درآمدتان را هر جایی که دوست دارید سرمایهگذاری کنید. از آنجایی که مجبور نیستید درصدی از درآمدتان را به صاحب امتیاز پرداخت کنید، میتوانید از قسمت اعظم سودتان برای توسعه بیزینس یا پساندازاستفاده کنید.
خیلی راحت میتوانید دخل و خرج را کنترل کنید. اگر احساس کردید میزان مخارج بالا رفته میتوانید تا یک مدت برخی از برنامهها و پروژهها را به تعویق بیندازید.
معایب داشتن بیزینس مستقل
پشتیبانی محدود
فرقی نمیکند که قبلا در این بیزینس سابقه داشتهاید یا خیر یا حتی فرد موفق بودهاید یا خیر. از همان ابتدا باید تنهایی وارد میدان بشوید. البته میتوانید برای بهرهگیری از تجارب دیگران، یک گروه از افراد مجرب تشکیل بدهید تا از تجارب آنها استفاده کنید.
اما در کل در لحظات سخت بیزینس، این خود شما هستید که باید سکان همه امور را بدست بگیرید.
درست است که در این مدل از کسبوکار شما آزادی عمل دارید، اما به خاطر داشته باشید که هیچ دستورالعملی وجود ندارد که چه کاری را انجام بدهید یا چه کاری را انجام ندهید.
بنابراین انتخابها و تغییراتی که قرار است در محصولات و خدمات انجام بدهید ممکن است موفقیت بیزینس شما را تحت تاثیر قرار دهد.
کاملا هوشمندانه عمل کنید. هر تصمیم اشتباهی ممکن است بیزنس شما را به خطر بیاندازد و گریبان خود شما را بگیرد چراکه مسبب، خود شما هستید.
مزایای خرید فرانچایز
مدیریت کار از پیش آزموده شده
یکی از مزیتهای این روش این است که خیلی از مراحل سخت کار از جمله پروسه سازی، قیمتگذاری، پیدا کردن راهکارها، تامین محصولات و ارائه خدمات همگی از قبل توسط فرد دیگری طی شده است.
به طورکل در مدل فرانچایز، چون شما قرار است یک مدل از قبل آزموده شده را دنبال کنید. ریسک ارتکاب اشتباهات بزرگ و سنگین، به مراتب کمتر است.
به قول قدیمیها گوی و میدان آماده است فقط باید وارد عرصه بیزینس بشوید. در این روش نیازی نیست وقت را صرف پیداکردن بهترین راه و روشها برای انجام امور کنید.
برخورداری از حمایت مداوم
حمایت مداوم کمک میکند شما کار را سریعتر پیش ببرید و تا زمانی که حق استفاده از امتیاز تجاری را دارید به بیزینس خودتان ادامه بدهید.
ملحق شدن به شبکه متشکل از صاحبان کسبوکار فرصت خوبی خواهد بود تا شما از تجربیات آنها در تصمیمگیریهای مهم استفاده کنید.
اعتبار برند
یکی از مزیتهای خرید امتیاز یک برند معروف این است که ببزینس شما از همان روز اول شناخته شده است و نیازی به تبلیغات گسترده ندارید.
حتی اگر شما قصد داشتهباشید در مکان جدیدی تحت نام تجاری معروف، بیزینس را راهاندازی کنید اعتبار آن برند میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
برندهای معروف معمولا مشتریهای خودشان را دارند و شما میتوانید از همان روز اول درآمدزایی کنید.
معایب خرید فرانچایز
محدودیت در انجام امور مدیریتی و تبلیغاتی
شما با امضای قرارداد خرید یک فرانچایز تعهد میدهید که تحت چهارچوب دستورالعملهایی که برای صاحب امتیاز برند مشخص شده، حرکت کنید. درست است که شما صاحب کسب و کار هستید اما حق ندارید در هر زمان، هر کاری را که دوست داشتید انجام بدهید.
در این مدل از کسبوکار شما در برخی از حوزهها ازجمله قیمتگذاری یا برخی از تصمیمگیریهای کلیدی، محدود هستید و نمیتوانید از خلاقیت خودتان استفاده کنید.
هزینه
هزینه را باید از چند زاویه بررسی کنیم. اول هزینه خرید حق امتیاز است. شما علاوهبر هزینههای جاری همچون بازاریابی و آموزش، باید هزینهی مهمتری را که خرید حق امتیاز برند است، درنظر داشته باشید.
دوم، پرداخت سود به صاحب برند است. کسر مقداری از درآمد و پرداخت آن به صاحبان امتیاز حتی در اوقات کسادی بازار، موردی است که اغلب آزاردهنده است.
شهرت جمعی
درست است که فعالیتکردن تحت نام تجاری یک بیزینس معروف، میتواند موفقیت به همراه داشته باشد اما بدون عیب هم نیست. در این حالت از کسبوکار، خدمات شما ممکن است توسط افراد دیگری که تحت این نام فعالیت میکنند، قضاوت بشود.
بهعنوانمثال، اگر خریداران دیگر برند عملکرد خوبی را نشان ندهند این موضوع میتواند فعالیت کسبوکار شما را هم زیر سوال ببرد.
بهعبارت سادهتر، شهرت واعتبار کسبوکار شما تا حدودی از کنترل شما خارج است و در دست دیگران است. هر حرکت نادرستی از سوی سایر خریداران امتیاز برند، میتواند تاثیرات مخربی در کسبوکار شما داشته باشد.
حالا کدام را انتخاب کنیم؟!
ممکن است از خودتان سوال کنید که با این همه تفاسیر بالاخره کدام را انتخاب کنیم. هیچ یک از انواع خرید بیزینس (مستقل یا فرانچایز) بدون ریسک نیست.
همانطور که پیشتر هم گفتیم؛ در کل تصمیمگیرنده نهایی برای خرید یک بیزینس مستقل یا فرانچایز خود شما هستید. این تصمیم به شخصیت و علایقی که دارید بستگی دارد.
اگر فردی خلاق، نوآور و مستقل هستید و یا عاشق این هستید که خودتان زمام امور را بدست بگیرید، خرید بیزینس مستقل مناسبتر است. اما اگر توانایی پذیرش چند مسئولیت را ندارید بهتر است دور خرید بیزینس مستقل را خط بکشید.
اگر حالوحوصله دوندگی را ندارید و دوست دارید تحت چهارچوب یک سیستم از قبل آماده و پشتیبانی شده حرکت کنید، مدل خرید فرانچایز برای شما مناسب است.
بنابراین قبل از تصمیم، تحقیق کنید که آیا ارزشهای شخصی شما با بیزینس یا نام تجاری مدنظر همخوانی دارد یا خیر. هرچه بیشتر در مورد خودتان و بیزینس بدانید بهتر میتوانید تصمیم بگیرید.
به فرآیند تحقیق و بررسی طرحها و پروژههای نیازمند جذب سرمایه، ارزیابی و تائید سوابق مالی و تمام محتواهای قابل بررسی در یک پروژه، راستی آزمایی گفته میشود. این فرآیند اطلاعات اساسی مرتبط با جوانب مثبت و منفی سرمایهگذاری را در اختیار شما قرار میدهد تا بهتر و منطقیتر تصمیم بگیرید.
پیداکردن بیزینسی که از هر جهت مناسب باشد میتواند واقعا مهیج باشد. افرادی که برای اولین بار یک بیزینس را خریداری میکنند ممکن است با چالشها و خطرات احتمالی زیادی مواجه بشوند. پس محتاطانه وارد عمل بشوید.
قبل از اینکه بخواهید قراردادی را امضاء کنید تمام جوانب بیزینس مدنظر را بسنجید و مطمئن باشید که هیچ موردی ناگفته نمانده است.
در این مرحله شما باید تمامی اطلاعاتی که فروشنده در اختیار شما قرارداده را با تمامی اطلاعاتی که خودتان در طول تحقیق بدست آوردهاید، مطابقت بدهید تا مطمئن بشوید که سرمایهگذاری درستی را شروع کردهاید.
برای این منظور باید تمامی مزایا، معایب و ریسکهای احتمالی بیزینس را درنظر بگیرید. در امور قانونی، حسابداری و مذاکرات قرارداد میتوانید از مشاوره افراد مجرب (حسابدار و وکیل) کمک بگیرید.
4 مورد مهم که باید در پروسه راستی آزمایی بررسی شوند به شرح زیر هستند:
1- جنبه مالی
اولین کاری که باید انجام بدهید، بررسی وضعیت مالی و سابقه بیزینس است. با بررسی درآمد، خروجی، فروش، سوابق، هزینهها، بدهیها و هرگونه طرحهای آتی میتوانید قیمت نهایی (مورد مطالبه فروشنده) را ارزیابی کنید.
در غیراینصورت، باید بدنبال علت باشید. به طور کل، شما باید اظهارنامه مالیاتی، ترازنامه و صورت جریان نقدی چند سالهی بیزینس را درخواست کنید تا بتوانید ارزیابی دقیقی از بیزینس مدنظر داشته باشید.
از طرفی باید پرداخت و دریافت به موقع حسابها را چک کنید. چرا که این مورد یکی از نشانههای یک بیزینس موفق است. برگشت خوردن چک یا تعویق پرداختیها میتواند نشانه مشکلات جدیتری باشد.
2- جنبه قانونی
برای بررسی جنبه قانونی بیزینس انتخابی از افراد مجرب و متخصص در این امور کمک بگیرید. شما باید مطمئن باشید که هیچ مورد قانونی را نادیده نگرفتهاید.
یکی از مهمترین بخشهای این پروسه، بررسی دقیق رونوشت تمام قراردادها، اسناد قانونی (اجارهنامه، قراردادهای خرید و توزیع) و تمامی تعهدات شما در این بیزینس است.
3- عملکرد بیزینس
شما باید عملکرد بیزینس انتخابی را دقیق ارزیابی کنید و ببینید صاحب بیزینس چه دلایلی برای فروش دارد. برای این منظور باید اسناد سازمانی شرکت، قراردادها، سوابق شرکت و حتی سوابق پرسنل را بررسی کنید تا از وضعیت بیزینس مطمئن شوید.
مواردی همچون رقابت، صنعت، تامینکنندگان و موقعیت بیزینس نیز باید با دقت ارزیابی شوند. از آنجایی که تمامی موارد فوق میتوانند موفقیت یک بیزینس را تحتتاثیر قرار دهند باید با دقت تجزیه و تحلیل شوند.
در این مرحله میتوانید با طرح چند سوال، سرنخهایی بهدست بیاورید. مثلا؛ چرا قصد فروش دارید؟ آیا شخصیت شما (مالک فعلی) نقشی در موفقیت بیزینس دارد؟ نقش روزانه شما در این بیزینس چیست؟
اینها سوالاتی هستند که باید از فروشنده بپرسید. پاسخ به این سوالات به شما کمک خواهد کرد تا بفهمید قرار است چهکار کنید و موفقیت بیزینس چقدر به مالک فعلی بستگی دارد.
اگر احساس کردید هنوز بعضی چیزها در هالهی ابهام هستند یا فروشنده نمیتواند به برخی از سوالات مهم جواب بدهد باید خودتان وارد عمل بشوید. باید تحقیق کنید و ببینید که ندانستن برخی امور چه تاثیری در نحوه عملکرد شما در بیزینس خواهد داشت. یا اگر قرار باشد با خرید بیزینس آن را ادامه بدهید باید چکار کنید.
4- داراییها و چشماندازها
بررسی داراییهای ثابت به اندازه داراییهای نامشهود و چشماندازهای بیزینس اهمیت دارد. اگر بدانید که دقیقا چهچیزی قرار است فروخته شود میتوانید ارزش بیزینس را بهطور دقیق ارزیابی کنید و فرصتها و تهدیدهای آتی را بشناسید.
شما باید به نقاطقوت و ضعف بیزینس و همچنین محدودههایی که ممکن است جلوی رشد و پیشرفت بیزینس را بگیرند مطلع باشید.
اینطور میتوانید برای رویارویی با چالشهای احتمالی پیشرو آماده باشید.
تمام مواردی که گفتیم را باید در مرحله قبل از عقد قرارداد درنظر بگیرید. مشاوره با افراد مجرب و متخصص در این امور کمک میکند تا بعد از عقد قرارداد با مشکلی مواجه نشوید.
به خاطر داشته باشید تمامی اطلاعاتی را که در حین بررسی بیزینس جمعآوری میکنید، محرمانه و حساس هستند. به همین دلیل ممکن است فروشنده قبل از اینکه شما به اطلاعات دسترسی داشته باشید تعهد بگیرید که موردی فاش نشود.
تحقیق جامع درباره بیزینس پروسهی زمانبری است اما ارزشش را دارد. شما میتوانید تصمیم درستی بگیرید و درنهایت قیمت و شرایط را بپذیرید.
این مرحله عموما بعد از توافق اولیه بین خریدار و فروشنده و قبل از عقد قرارداد طی میشود. این مسیر باید با کمک یک مشاور بیزینسی، حسابدار و وکیل طی بشود.
هنگام تحقیق باید تمامی امورمالی بیزینس ازجمله موارد زیر را بهطور دقیق بررسی کنید.
برگه درآمدها
ترازنامهها
اظهارنامه مالیاتی
سود و زیان
میزان موجودی و جزئیات مربوط به تجهیرات، امکانات و…
در مورد امور مالی نیز بررسی موارد زیر الزامی است.
مالکیت معنوی
علائم تجاری
ثبت اختراعات
قراردادهای موجود و تعهدات قراردادی با پرسنل و اشخاص ثالث ازجمله مشتریها و تامینکنندگان
هرگونه دعاوی حقوقی مربوطبه گذشته، حال یا حل نشده
اولین گام در این مرحله، این است که ببینید ارزش مشاغل مشابه بیزینس مدنظر شما در بازار چقدر است. با این روش، تا حدودی قیمت احتمالی بازار دستتان میآید.
در ارزشگذاری باید داراییهای مشهود (اموال، ماشینآلات، تجهیزات، مبلمان و…) و داراییهای نامشهود منجمله مالکیت معنوی و سرقفلی باید درنظر گرفته شوند.
سرقفلی حق معنوی است که در ازای پرداخت مبلغی به مالک ملک تجاری، بدست می آید. سرقفلی جزو داراییهای نامشهود یک بیزینس محسوب میشود.
دو مورد از رایجترین روشهای ارزشگذاری یک بیزینس عبارتاند از:
- محاسبه ارزش خالص داراییها در بیزینس (بهویژه تفاوت بین داراییها و بدهیها)
با وجود اینکه این یک روش نسبتا ساده برای ارزشگذاری یک کسبوکار است اما مساله این است که در این مدل، هیچ دارایی نامشهود (ازجمله درآمد آتی) درنظر گرفته نمیشود.
- محاسبه ارزش بیزینس براساس سود آتی
هنگامی که بیزینسی را خریداری میکنید، بهواقع دارایی و سودی که ممکن است در آینده عاید شما شود (درآمد آتی) را نیز یکجا صاحب میشوید.
در این مدل، با ارزشگذاری پیشبینی شده، درآمدهای آتی یک بیزینس تبدیل به سرمایه میشود.
در زیر بهتفصیل، انواع روشهای قیمتگذاری را برای شما شرح میدهیم:
ارزش بیزینس خود را به درستی تعیین کنید
شما با تعیین میزان ارزش کسبوکار خود میتوانید بخش مهمی از مسائل مربوط به تأمین مالی، جذب سرمایهگذاران یا فروش تولیدات مربوط به بیزینس خود را حل کنید. در اینجا چند مورد پیشنهادی برای شما داریم که به شما در انجام این فرآیند کمک میکند.
1) اطلاعات مربوط به بیزینس خود را آماده داشته باشید
برای ارزشگذاری مناسب در زمینه کسبوکار خود به طیف وسیعی از اطلاعات تجاری نیاز دارید. اگر برای تهیه مدارک خود به کمک نیاز دارید و امکان استفاده از یک متخصص حرفهای را ندارید، بهتر است از یکی از دوستان یا اعضای خانواده که در زمینه حسابداری یا مسائل مربوط به کسبوکار دارای تجربه هستند،کمک بگیرید.
اگر در حال فروش محصولات خود هستید، ممکن است خریداران بالقوه بخواهند بهطور مستقل اقدامی در جهت بالا بردن میزان ارزش بیزینس شما انجام دهند. بنابراین ایده خوبی است که اسناد تجاری خود را از قبل سازماندهی و بهروز کرده باشید و آن را در اختیار داشته باشید.
برای این کار به اطلاعات زیر نیاز خواهید داشت:
1) امور مالی و دارایی
- صورتهای مالی شما (در صورت امکان برای 5 سال گذشته) مانند صورتهای جاری نقدی، بدهیها، گردش مالی سالانه و صورتهای سود و زیان
- جزئیات داراییهای فیزیکی مانند ماشینآلات، ساختمانها، تجهیزات و انبارها
- جزئیات سایر داراییها مانند سرقفلیهای مراکز و مالکیت معنوی (هر طرح یا ایدهای که از طریق حق نشر ارائه کردهاید و از حق خود دفاع کردهاید.)
2) اطلاعات حقوقی
- اسناد حقوقی مانند اجارهنامه و بیمهنامه
- مدارک ثبتی مانند گواهی نام تجاری، مدارک ثبت شماره کسبوکار استرالیا (ABN)، مجوزها، و هر مدرک دیگری که نشان دهد شما بیزینس خود را با الزامات و قوانین دولتی تطبیق دادهاید.
3) مشخصات کسبوکار، رویهها و برنامهها
- شرایط بازار مانند جزئیات مربوط به کار رقبا و مقایسه بیزینس شما با آنها
- اطلاعات فروش مانند گزارشها و پیشبینیها
- تاریخچه کسبوکار مانند تاریخ شروع، مالکیت و تغییرات مکانی
- اسناد رویه تجاری مانند بازاریابی، فهرست کارکنان و رویههای خدمات مشتری
- طرح بیزینس مانند بازاریابی، مدیریت اضطراری و برنامههای رشد
- سایر جزئیات مانند ساعات کار و اینکه آیا محل تجاری متعلق به شما است یا اجاره است.
4) اطلاعات کارکنان، تأمینکنندگان و مشتریان
جزئیات کارمندان مانند شرح شغل، مهارتها و تجربه، سابقه کاری، بررسی عملکرد، و نرخ دستمزد
جزئیات تأمینکننده مانند قراردادهای تأمین و قیمت عرضه
جزئیات مشتری مانند شماره مشتری، پروفایل مشتری و فعالیتهای بازاریابی مستقیم
2) تصمیم بگیرید که آیا میخواهید مشاوره حرفهای دریافت کنید یا خیر
اگر توانایی مالی دارید، از یک حسابدار، یک مشاور تجاری یا یک کارگزار تجاری، در زمینه دریافت مشاوره حرفهای در مورد نحوه ارزشگذاری بیزینس خود کمک بگیرید.
این افراد در زمینههای زیر میتوانند به شما کمک کنند:
- امور مالی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
- روند کاری مناسب مربوط به بازار صنعت خود را بیابید.
- ارزش سرقفلی کسبوکار خود را محاسبه کنید.
- سود آینده بیزینس خود را تخمین بزنید.
- برای کسبوکار خود یک ارزش ایجاد کنید.
آنها همچنین ممکن است مشتریانی داشته باشند که علاقهمند به خرید محصولات مربوط به بیزینس شما باشند. این مسئله میتواند به صرفهجویی در هزینهها و کاهش دردسرهای مربوط به تبلیغات شما کمک کند.
3) یک روش ارزشگذاری را انتخاب کنید
به خاطر داشته باشید که هیچ روش ارزشگذاری مشخصی وجود ندارد. میتوانید از مجموعهای از روشها برای به دست آوردن ارزش نهایی کسبوکار خود استفاده کنید. همچنین ممکن است لازم باشد در مورد روش ارزشگذاری با خریدار یا سرمایهگذار مذاکره کنید.
اگر از افراد حرفهای برای این کار استفاده میکنید، آنها میتوانند به شما در زمینه تصمیمگیری در این مورد که کدام روش برای بیزینس شما بهترین است، کمک کنند. برخی از روشهای متداول برای محاسبه ارزش یک تجارت عبارتاند از:
- ارزشهای فعلی کسبوکار شما در بازار
- بازگشت سرمایه گذاری
- ارزش داراییهای تجاری
- هزینه راهاندازی یک بیزینس از صفر
- سود آینده یک بیزینس
4) به ارزش فعلی بازار و صنعت خود نگاه کنید
اینکه چگونه برای کسبوکار خود ارزش قائل میشوید، میتواند به میزان زیادی به صنعتی که در آن هستید و ارزش بازار فعلی کسبوکارهای مشابه بستگی داشته باشد.
صنایع معمولا قوانین و فرمولهای خاص خود را برای ارزشگذاری یک بیزینس ارائه میکنند. بنابراین، ایده خوبی است که درک خوبی از صنعتی که در آن فعال هستید، به دست آورید.
5) برای محاسبه ارزش، از روش بازگشت سرمایه استفاده کنید
اگر محصولات مربوط به کسبوکار خود را میفروشید، روش بازگشت سرمایه (ROI) از سود خالص بیزینس شما برای تعیین ارزش آن استفاده میکند. این مسئله را میتوانید بر اساس فرمول زیر محاسبه کنید:
ROI بر اساس قیمت (ارزش) فروش که در ذهن دارید، یا قیمت فروش بر اساس ROI که شما تعیین کردهاید:
ROI = سود خالص سالانه/قیمت فروشx100
بهعنوانمثال، شما قیمت فروش 200000$ دلار را در نظر دارید، اما میخواهید ROI خود را بر اساس آن قیمت تست کنید. شما محاسبه میکنید که سود خالص کسبوکارتان در سال گذشته 50000$ دلار بوده است.
برای تعیین ROI، از فرمول زیر استفاده میکنید:
ROI = (50000/200000) × 100
در این حالت ROI شما 25درصد است.
اگر ROI کسبوکار خود را در ذهن دارید، میتوانید از آن برای محاسبه قیمت بیزینس خود استفاده کنید:
ارزش (قیمت فروش) = (سود خالص سالانه/ROI) x100
فرض کنید که برای فروش بیزینس خود حداقل 50درصد ROI میخواهید. اگر سود خالص کسبوکار شما در سال گذشته 100,000$ دلار بود، میتوانید حداقل قیمت فروش را بر اساس آن تعیین کنید.
قیمت فروش = (100000/50) × 100
در این حالت، برای دستیابی به بازگشت سرمایه حداقل 50درصد، باید کسبوکار خود را حداقل به قیمت 200000$ دلار بفروشید.
6) از داراییهای بیزینس خود برای محاسبه ارزش خالص استفاده کنید
هنگام محاسبه ارزش داراییهای کسبوکار خود، مطمئن شوید که داراییهای مشهود و نامشهود بیزینس خود را در نظر میگیرید.
منظور از داراییهای مشهود مواردی است که شما میتوانید آنها را ببینید یا لمس کنید مانند ابزار، تجهیزات و اموال. داراییهای نامشهود چیزهایی هستند که نمیتوان آنها را لمس کرد، اما همچنان ارزشمند هستند، مانند مالکیت معنوی، برندها و ارزشهای تجاری.
پس از اینکه ارزش کل دارایی کسبوکارتان را محاسبه کردید، میتوانید از آن بهعنوان یک نشانه برای تعیین این مسئله که میخواهید بیزینس خود را به چه قیمتی بفروشید، استفاده کنید.
ارزیابی ارزش داراییهای کسبوکار شما میتواند یک فرایند پیچیده باشد. ایده خوبی است که از مشاور تجاری یا حسابدار خود کمک بخواهید.
محاسبه ارزش سرقفلی تجاری
موارد مربوط به محاسبه ارزش سرقفلی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- وفاداری مشتری و روابط
- شناخت برند
- عملکرد کارکنان
- لیست های مشتریان
- شهرت کسبوکار شما
- رویههای عملیات تجاری
محاسبه سرقفلی میتواند فرایند پیچیدهای باشد. بسته به روشی که استفاده میکنید، نتایج متفاوتی دریافت خواهیدکرد. شما میتوانید از روشهای مختلفی برای بهدستآوردن محدوده قیمتی که میخواهید برای سرقفلی کسبوکار خود تعیین کنید، استفاده کنید. اما در نهایت، ارزش آن چیزی است که بازار یا خریدار مایل به پرداخت آن است.
از آنجایی که محاسبه سرقفلی دشوار است، بهتر است با یک حرفهای مانند حسابدار خود مشورت کنید.
محاسبه استهلاک
اگر از داراییهای بیزینس خود برای محاسبه ارزش استفاده میکنید، به یاد داشته باشید که استهلاک را نیز حساب کنید. استهلاک به معنای از دست دادن ارزش داراییهای شما در طول زمان است. بهعنوانمثال، ممکن است 3 سال پیش یک کامپیوتر برای بیزینس خود به قیمت 1,000$ دلار خریداری کرده باشید. هنگام محاسبه ارزش دارایی کسبوکار شما، ارزش رایانه دیگر 1,000$ دلار نخواهد بود.
اگر مطمئن نیستید که چگونه استهلاک داراییها را محاسبه کنید، با حسابدار خود صحبت کنید.
هزینه ایجاد بیزینس خود را از ابتدا پیدا کنید
هزینه ایجاد بیزینس شما از ابتدا میتواند بهعنوان راهنمایی برای ارزشگذاری کسبوکار شما استفاده شود. این هزینه تخمینی برای ایجاد یک کسبوکار مشابه در صنعت شما در بازار فعلی است. برای محاسبه هزینه، باید تمام هزینههای مربوطه را در هنگام شروع از صفر لحاظ کنید، مانند:
- خرید سهام
- خرید تجهیزات و ابزار
- گرفتن مجوزها و مجوزها
- جذب، آموزش و بکارگیری پرسنل
- در حال توسعه محصولات
- بازاریابی و تبلیغات
- خرید یا اجاره محل
- راهاندازی آنلاین
سود آینده کسبوکار خود را تخمین بزنید
برای یک خریدار یا سرمایهگذار، بزرگترین ارزش بیزینس، سود آینده آن خواهد بود. اگر نشان دهید که کسبوکار شما احتمالاً سودآور خواهد بود، بهاحتمالزیاد پیشنهاد مالی خوبی دریافت خواهید کرد تا کسبوکار خود را به قیمت خوبی بفروشید. این مسئله را میتوانید از طریق صورتهای مالی خود نشاندهید تا به سرمایهگذاران ایدهای مناسب در رابطه با بازدهی که از کسبوکار شما انتظار دارند، ارائه دهید.
با نگاهی به روندهای مالی بیزینس خود در سالهای گذشته، سود آینده کسبوکار خود را تخمین بزنید. همچنین میتوانید روند کسبوکارهای مشابه در صنعت خود را نیز مورد بررسی قرار دهید. این کار میتواند نشاندهد که مقایسه کار شما بهچهصورتی انجام میشود و بازار چگونه پیش میرود. از این اطلاعات هنگام مذاکره در مورد مسائل مالی یا قیمت فروش برای بیزینس خود استفاده کنید.
الان نوبت این است که به عنوان یک معاملهگر وارد مذاکره شوید و چانهزنی کنید. مذاکره بسته به طرف مذاکره و بیزینسی که قرار است خریداری کنید، میتواند ساده یا پیچیده باشد.
مذاکره خوب به فنبیان و دانش نیاز دارد. بنابراین برای اینکه بتوانید در یک مذاکره موفق شوید باید همزمان مطالعه و تمرین کنید.
نکات و راهکارهای اساسی برای مذاکره
قبل از شروع مذاکره قیمتی را برای بیزینس درنظر بگیرید و روی حرف خودتان بایستید.
ابتدای مذاکره را با پایینترین قیمت (اما قیمت منطقی) شروع کنید. یکی ازبهترین استراتژیها همین است که مذاکره را با قیمت کم شروع کنید و در صورت لزوم قیمت را بالا ببرید.
با اولین قیمت فروشنده، موافقت نکنید.
لیستی از نکاتی که باید در مذاکره مطرح شود را تهیه کنید. موارد مدنظررا به دو دستهی؛ مهم و غیرضروری تقسیم کنید.
نشان دهید که تشنه خرید بیزینس نیستید.
در مذاکره صبور باشید. رسیدن به نتیجه سودمند برای هر دو طرف مذاکره، زمانبر است.
با حسابدار خود مشورت کنید تا بتوانید درباره اموال نامشهود مثل سرقفلی، مذاکره خوبی داشته باشید. شاید بهتر باشد وقت بیشتر مذاکره را به جای داراییهای نامشهود صرف داراییهای مشهود مثل سهام و تجهیزات کنید. چون این موارد در طول زمان قابل استهلاک هستند.
اگر سر قیمت به توافق رسیدید، وارد معامله شوید. درغیر اینصورت مذاکره را تمام کنید.
به خود مسلط باشید. اگر در طول مذاکره نتوانید خونسردی خودتان را حفظ کنید از یک مشاور حرفهای بخواهید از طرف شما صحبت کند.
اشتراک تجربه موفق ویزای بیزینسی استرالیا
تماشای ویدئوهای بیشتر در صفحه اینستاگرامی ویزاپیک
صفحه اینستاگرامی ویزاپیک را دنبال کنید

محتویات موردنظر اینجا قرار می گیرد
آخرین دیدگاهها